معنی نوعی آنزیم
حل جدول
دیاستاز، آمیلاز
آمیلاز
دیاستاز
امیلاز
آنزیم
حد واسط فرایندهای شیمیایی هستند
دیاستاز
آنزیم لوزالمعده
آمیلاز، فسفولیپاز، لیپاز، ریبونوکلئاز و پروتئاز (مانند تریپسینوژن، کیموتریپسینوژن و کربوکسی پپتیداز) و الاستاز
آنزیم پنیرسازی
رنین
آنزیم معده
رنین
واژه پیشنهادی
ردوکتاز
لاکتات دهیدروژناز، اکسیداز، ترانس آمیناز، کیناز، لیپاز، آمیلاز، پپتیداز، دکربوکسیلاز، آلدولاز، ایزومراز، موتاز، سینتتاز، دی ان ای لیگاز
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) گروهی از پروتئین های کاتالیزی که یاخته های زنده آن ها را تولید می کنند و حد واسط فرایندهای شیمیایی حیات هستند، زی مایه. (فره.)
فرهنگ فارسی هوشیار
ماده آلی که توسط یاخته های گیاهی ساخته و ترشح می شود
فرهنگ عمید
مادۀ آلی که توسط سلولهای بدن ساخته و ترشح میشود و سبب تسریع فعل و انفعال شیمیایی مواد میشود،
فرهنگ واژههای فارسی سره
زیمایه، کنش گر
معادل ابجد
244